کد مطلب:30638 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:112
از همه طرف به من هجوم آوردند، تا جائی كه حسن و حسین زیر دست و پای مردم له شدند. لباس های من نیز پاره شد. امام می فرماید: من حكومت را بخاطر یك هدف قبول كردم و آن هدفی كه امیرالمؤمنین در این خطبه بیان می كند برای ما معیار و شاخص است. حكومت از نظر ما و با دید اسلامی یك عبادت است. «لولا حضور الحاظر و قیام الحجة بوجود الناصر و مااخذ الله علی العلماء ان لایقاروا علی كظة ظالم و لاسغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها».[2]. اولا- مردم می خواهند پس پیداست كه خواست مردم و طلب مردم یك عنصر و یك عامل تعیین كننده است. حضور حاظر، مردم آمدند- خواسته، مردم اصرار كردند. ثانیا- و قیام الحجه بوجود الناصر، دیدم كه پشتیبان دارم، می توانم هدفها و آرمانهای خود پیاده كنم. اگر احساس می كردم كه نمی توانم قبول نمی كردم. ثالثا- و ما اخذ الله علی العلماء. از طرفی تعهد بزرگی بر دوش من است. به مقتضای عالم و آگاه بودن و دانا بودن و آن دین است. «ان لایقاروا علی كظه ظالم و لاسغب مظلوم»، سیری ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان را نباید تحمل كرد. اینها موجب شد كه امام علی علیه السلام حكومت را قبول نماید.[3]. 2- «اللهم انك تعلم انه لم یكن الذی كان منا منافسة فی سلطان، و لا التماس شی ء من فضول الحطام، و لكن لنرد المعالم من دینك، و نظهر الاصلاح فی بلادك، فیأمن المظلومون من عبادتك و تقام المعطلة من حدودك.»[4] پروردگارا تو می دانی (آنچه واقع شد از ما از محاربه و مقاتله در امر خلافت) آن نیست رغبت كردن در ملك و پادشاهی و نه جستن چیزی از زیادتی حطام و مال دنیا، ولیكن می خواهیم نشانه های دین تو را بازگردانیم و شهرهای ترا اصلاح كنیم تا ستمدیدگان از بندگان تو، ایمن شوند و حدود تعطیل شده ترا برپا داریم و اقامه كنیم. حضرت پس از آنكه ریاست طلبی و ملك و پادشاهی و جمع آوری ثروت را نفی می كند،می فرماید جهت اهداف ذیل حكومت و خلافت را پذیرفتم: الف- بازگرداندن نشانه های دین. ب- اصلاح در شهرها. ج- امنیت و آسایش ستمدیدگان. د- اقامه و برپائی حدود تعطیل شده خداوند متعال.
1- «فما راعنی الا والناس كعرف الضبغ الی ینثالون علی من كل جانب حتی لقد و طی الحسنان و شق عطفای».[1] مردم ناگهان به شكلی متراكم دور مرا گرفتند.